105 مدیریت نمودن اختلالات حافظه و حافظه آشکار در افرادی با ضربه مغزی

ساخت وبلاگ

ترجمه: https://www.brainline.org/article/managing-memory-and-metamemory-impairments-individuals-traumatic-brain-injury

105

مدیریت نمودن اختلالات حافظه و حافظه آشکار در افرادی با ضربه مغزی

نوشته:ماری کندی (Mary Kennedy)

به زیرخاک رفته در وسط ایمیلی از خواهرم،اخباری بود که من امید واربودم هرگز دریافت نمی کردم."راستی شنیدی که مارک از دوچرخه افتاده و تعداد زیادی بخیه زده است؟"

مارک شوهر خواهرم است،من فورا از تقش خواهربودن به نقش مامور درمانی انتقال پیدا نمودم.و اورا با سوالاتی بمباران نمودم،تا از شدت صدمه مطلع شوم. "آیا او کلاه کاسکتش سرش بوده است؟آیا او هوشیاریش را از دست داده است و اگر جنین شده اشت برای چه مدت بوده است ؟آیا او گیج شده است؟ آیا MRI چیزی نشان می دهد؟آیا او به سر کار بازگشته است؟ مارک خوش شانش بود که این ضربه به سرش باعث بروز مشکلات حافظه و ادراکی نشده است.او به سر کارش چند روز بعد بازگشت.

خیلی از دیگران اینقدر خوش شانس نیستند.هر ساله حدود 500000 شهروند ضربه مغزی می شوند.مراکز کنترل و جلوگیری از بیماری تخمین می زنند که فعلا بیشتر از 50 ملیون نفر با ناتوانائیهای مرتبط با ضربه مغزی در آمریکا زندگی می کنند. در زمان جنگ این رقم بیشتر شده است.هیچ گروه سنی را چشم پوشی نمی شود کرد،اگرچه مردان جوان بیشتراز زنان و یا اعضای گروه های سنی دیگری احتمال صدمه دیدن را دارند.

یک ضربه به سر می تواند باعث ناتوانی بلند مدت حرکتی، ادراکی ، گویائی، و روانی شود.این ناتوانائی ها از متوسط تا شدید دسته بندی می شوند.و همچون موانع اساسی برا ی بازگشت به خانه،مدرسه، و کار می باشند. آسیب شناسان گفتار درمانی بصورت ویژه ای آموزش دیده اند تا این اختلالات ادرکی و ارتباطی را مدیریت کنند.آنچنانکه اسناد فنی موسسه گفتار و شنیدار آمریکا (ASHA) سوگند می دهند.

برخلاف تصویر معمول از دست دادن حافظه در فیلمهای نمایش داده شده،اختلالات حافظه بعد از ضربه مغزی معمولا دشواری افراد را دربیاد آوردن وقایع اخیر را ونه هویتشان و گذشته دورشان را منعکس می کند.در حالیکه بعضی از افراد با ضربه شدید مغزی ممکن است قسمتی از گذشته اشان را که فراموشی عقبگرد کننده (retrograde amnesia)  نامیده می شود را فراموش کنند.آن بیشتر رایج است که مشکل در بیاد آوری وقایع و جزئیات اخیر داشته باشند که فراموشی جلو رونده (anterograde amnesia) نامیده می شود. در زمان اولیه بهبودی وقتی که افراد مهارتهای مواظبت و دقت را احساس می کند.آن تقریبا برای افراد رایج است که خیلی گیج شوند.این گیجی فهم معیوب، ناتوانی در پیگیری دستورات،مباحثه درهم ریخته،افسانه بافی، جانشینی لغات،و حتی نظام صوتی شکسته ارائه می دهد.آنچنانکه توجه نمودن بهتر می شود،گیجی فرو می نشیند،و افراد شروع می کنند که حافظه جدیدی تشکیل دهند.یعنی شروع به یادگیری می کنند.

حتی بعد از مرحله شکوفائی زیادی اگرچه بیشتر افراد فراموشی را ادامه می دهند.آنها جزئیات را از داستانها یا مکالمات بیاد نمی آورند .آنها در بیاد آوردن زمان ملاقاتهای روز بعد یا اموری که آنها نیازدارند برایشان برنامه ریزی کنند، مشکل دارند.آنها در بیاد آوردن اسم افراد مشکل دارند.و آنها در بیاد آوردن تغییرات در روند های کاری تقلا می کنند.این مشکلات کوتاه مدت حافظه به ضربه مغزی مرتبط می شود.

هيپوكامپ که درون قطعه گیجگاهی قرار دارد، جائی است که حافظه کوتاه و مختصر تشکیل می شود و مختصرا ذخیره می شود زمانیکه بطور فعال منتظر پیوند با دیگر جزئیات اطلاعات می باشد.قطعه گیجاهی و جلو سری در طاقچه استخوانی جمجمه قرار دارد.باهمدیگر این قطعات و پیوندهایشان با دیگر نواحی مغز که اغلب از ضربه مستقیم یا غیر مستقیم به سر صدمه دیده اند.خوشبختانه افراد ضربه مغزی شده،انواع دیگری از حافظه دارند ،همچون حافظه برای روندها و جریان عادی امور که دست نخورده باقی مانده است.در درمانها،  آسیب شناسان گفتاری (SLP) این مهارتهای حافظه روندی را می بایست بزرگ نمائی کنند وقتی که رویکردهای جبرانی را آموزش می دهند.

رویکردها

فراهم کردن افراد با رویکردها گارانتی نمی کند که آنها رویکرد مناسبی را برای امور محول شده اتخاذ می کنند و یا از آن در زمان صحیح استفاده می کنند.آنچه که شخصی با آنچه که آنها دارند انجام می دهد خیلی مهمتر از آنچه که آنها دارند می باشد.( Feeney, 2004  Ylvisaker & ) برای ساختن تصمیمات رویکردی،اشخاص نیاز دارند که قدردانی کنند یا بدانند که آنها اختلالات حافظه دارند و پس نیاز به یک رویکرد دارند.

حافظه ظاهری درباره حافظه اتان فکر می کند." ظاهر("Meta") به توانائی یک شخص در نگاه کردن،مشاهده کردن رجوع می کند و بیشتر روندهای ادراکی اصلی را ارزیابی می کند." 243)  (Kennedy & Coelho, 2005, p.

ظاهر("Meta") می تواند به سامانه های دیگری اطلاق شود، همچون ادراک ظاهری، فهم ظاهری،زبان شناس ظاهری،شواهد قوی از خیلی از نظامها روندهای ظاهری را به فعالیت قطعه جلوئی مغز پیوند می زنند.غیر خوشبختانه فضاهائی از مغز که به اجازه می دهد آگاه باشیم،فضاهائی است که احتمالا در ضربه مغزی آسیب دیده است.پس خیلی از افراد با ضربه مغزی دو ناتوانی دارند، یک اختلال حافظه و یک اختلال حافظه ظاهری.

سه جنبه از یک سامانه ظاهری مهم می باشند که فهمیده شوند،مخصوصا برای آسیب شناسان گفتاری (SLP)، روانشناسان عصبی،و دیگر حرفه های درمانی که با افراد دارای ضربه مغزی کار می کنند.این جنبه ها شامل باورهای مربوط‌ بشرح‌ حال‌ خود (همجنین خودآگاهی نامیده می شود)،بازبینی شخصی، و کنترل شخصی در هنگام فعالیتها می باشند. باورهای مربوط‌ بشرح‌ حال‌ خود نظراتی می باشند که کسی در باره مهارتهای عمومی دارد.بوسیله تجربه های مداوم در طول زمان به روز می شوند. وقتیکه از ضربه مغزی بهبود می یابید،خیلی از افراد از اختلالات جسمی آگاه می شوند،قبل از اینکه از اختلالات ظریفی همچون توجه کردن و حافظه آگاه شوند.هرچقدر شخصی طولانی تر با اختلالات مرتبط با ضربه مغزی زندگی کند،آنها بیشتر آگاه می شوند.اما نا هماهنگی شگرفی در این افراد موجود است.بعضی ها برای مدت طولانی بی اطلاع باقی می مانند.درحالیکه آگاهی دیگران ظهور می کند وقتی که آنها بهبود می یابند و طی ماها و سالها تثبیت می شوند.

به روز نمودن خود آگاهی از حافظه به حافظه برای رویدادهای اخیر مرتبط می باشد. ما نیاز داریم تا قادر باشیم که تجربه های حافظه روزانه را بیاد بیاوریم.(مخصوصا قصورهای حافظه) به منظور منعکس نمودن بر اینها و بروز رسانی باورهای عمومی مان درباره حافظه امان می باشد.برای مقال اگر اقراد بیاد بیاورند که یک قرار ملاقات را فراموش نموده و از دست داده اند.آنها بیشتر احتمالا فکر می کنند که حافظه اشان به خوبی گذشته نیست.پس حافظه مناسب برای رویدادهای روزانه لازم است اگر افراد قصد دارند درباره حافظه اشان در طول زمان بیشتر واقعی تر شوند.

وقتیکه افراد در مورد پیش بینی حافظه هایشان دقیق می باشند،آنها بیشتر احتمال دارد که تصمیم بگیرند از رویکردی استفاده کنند که به آنها کمک کند که بیاد آورند.این تصمیمات رویکردی کنترل شخصی نامیده می شوند.برای مثال درنظر بگیرید اگر شما یک نظامنامه عملکردی جدیدی که در محل کار استفاده می شود را دارید می خوانید و توجه می کنید که خیلی از روندها تغییر نموده اند.شاید شما پی ببرید که شما ممکن است این تغییرات را بیاد نیاورید وقتی که شما به آنها نیاز دارید.(بازبینی شخصی) برای جلوگیری از قصور حافظه،شما تصمیم می گیرید که فهرستی از واژه های کلیدی برای هر رویه درست کنید (کنترل شخصی)،و آن را ( یا کاغذ یا برنامه ریز الکترونیکی ) در زمان ساعات کاری در جیبتان نگه دارید.

پس تصمیمات رویکردی با بازبینی شخصی برای اموری که پیچیده و غیر متداول اند ،پیوند خورده است.برای امور تکرار شونده روزانه،تصمیمات رویکردی تمایل دارند که بدون کنترل هوشیارانه ،متداول باشند.برای توضیح کاملی از ارتباطات بین باورها،بازبینی شخصی،و کنترل شخصی،مقاله (Kennedy and Coelho (2005)) را ببینید.

ازیابی حافظه و حافظه آشکار

آسیب شناسان گفتاری (SLP) قسمتی از یک تیم میان رشته ای می باشند که مهارتهای حافظه را ارزیابی می کنند.روند ارزیابی معمولا شامل ابزارهای استاندارد و رسمی است که اطلاعاتی را درباره اختلالات حافظه افراد فراهم می کند.برای رهنمودهای تمرینی در استفاده از ارزیابی استاندارد برای افرادی با ضربه مغزی خوانندگان به مقاله (Turkstra et al. (2005)) ارجاع داده می شوند.

ارزیابی غیر رسمی فراهم می کند آسیب شناسان گفتاری (SLP) با اطلاعاتی درباره آگاهی شخصی از  مشکلات حافظه اشان و اینکه آیا فراموش نمودن روزانه مرتبط به بازبینی شخصی یا کنترل شخصی ضعیف می باشد.پرسشنامه های شخصی دیگران ،که در مصاحبه ها و مشاهدات منظم در زمان فعالیتهای عملکردی ،ایجاد شده اند،مخصوصا مفید برای ارزیابی باورهای نجات یافتگان ضربه مغزی در باره حافظه اشان می باشد.برای مثال مقاله "پرسشنامه حافظه  روزانه " نوشته ((Sunderland, Harris, & Baddeley, 1983)) می تواند بوسیله نجاتیافتگان ضربه مغزی و یکی از اعضای خانواده یا بچه ها یا متخصص بالینی بطور مستقل پر شود.و سپس مقایسه شده و دیده شود که آیا ادراکاتشان منطبق می باشند.(متخصصین بالینی می بایست آگاه باشند که نه تمام افراد قاضی خوبی در مورد رفتار دیگران می باشند.این یک اخطاری در مورد استفاده از پرسشنامه های شخصی دیگران برای ارزیابی آگاهی می باشد.)

مصاحبات می توانند بوسیله پرسیدن سوالات مخصوصا ویژه ای درباره ادراک ارباب رجوع ها در مورد حافظه اشان اجرا شوند ،متخصصین بالینی می توانند شروع کنند با سوالاتی همچون "آیا هیچ مشکلاتی با حافظه داری؟ " و به تدریج چنین سوالاتی بپرسیم همچون " چه نوع چیزهائی را فراموش میکنی؟" آیا از چیزی کمک می کیری تا بیاد آوری و اگر چنین میکنی،آنها چه می باشند؟"

این سوالات برای آسیب شناسان گفتاری (SLP) اطلاعاتی درباره وسعت نظر و عمق آگاهی یک ارباب رجوع فراهم می کند.با اضافه نمودن مقیاس درجه بندی لیکرت (Likert) به مصاحبه،اطلاعات باارزشی می تواند فراهم شود درباره اینکه چگونه اربای رجوع مشخصی درباره جوابها حس می کند.مشاهدات درمانگاهی از آنچه یک ارباب رجوع انجام می دهد،در حین فعالیتهای پیچیده که به حافظه فشار می آید سپس با اطلاعات پرسشنامه و جوابهای مصاحبه ،مقایسه شود.

اصول درمان و رویکردها

مکانیک می داند که داشتن ابزار صحیح برای کارش مهم می باشد،مکانیک همجنین می داند که ابزار مشخصی برای انجام امور مشخصی بهتر می باشند.داشتن ابزار اگرچه بدین معنی نمی باشد که شما از آنها استفاده خواهید نمود.

کمکهای بیرونی حافظه،همچون مکانیک، افرادی باضربه مغزی نیازمند جعبه ابزاری از رویکردها می باشند تا به آنها کمک کند تا از انواع نارسائی حافظه پرهیز کنند. کمکهای بیرونی حافظه حمایت کننده هائی برای جبران فراموشی می باشند.این کمک ها شامل هرچیزی از علامتها ،تقویمها، برنامه ریز روزانه، سامانه های هشدار دهنده،فهرست روندها و غیره می باشند. کمکهای بیرونی حافظه، موثرند در جلوگیری از نقصان حافظه وقتیکه یک رویکرد شخصی استفاده می شود که در آن به پردازشگرها یاری می شود که کمکی را برگزیند وقتیکه متخصص بالینی استفاده از آن را طرح ریزی می کند و راهنمائیها را کم رنگ می کند.برای یک توضیحی از گواهی برای استفاده از کمکهای بیرونی حافظه خوانندگان به مقاله (Sohlberg et al) ارجاع می شوند.

کمکهای درونی حافظه، رویکردهای ذهنی می باشند که برای بالا بردن حافظه استفاده می شوند،و بهبود درست نمائی که اطلاعات بعد فراخوانی می شوند.اینها شامل تصویر سازی بینائی،رمزگذاری تصویری،گروه بندی و غیره می باشند.تصاویر بینائی بصورت شخصی شده ای می تواند در بهبود یادآوری انواع مشخصی از فعالیتها موثر باشد.همچون به یاد آوردن اسم شخصی.برای مثال اگر سعی می کنید که نام کلیف (Cliff) را بیاد آورید،تصویر درونی یک شخصی که در لبه یک صخره ایستاده است می تواند به حافظه کمک کند. رمزگذاری تصویری شامل وابسته کردن المانها یا اشکال با اقلام بیاد آورنده می باشد( , Oberg & Turkstra, 1998  برای مثال ) گروه بندی یا کوتاه سازی می تواند استفاده شود وقتیکه خیلی از اصول نیاز به یادآوری داشته باشند.بوسیله تنظیم نمودن اطلاعات به دسته ههای محلی، افراد احتمالا بیشتر دسته ها را بیاد می آورند که کمک می کند به یادآوری اقلامی که در آن دسته می باشند.

تداخل حافظه آشکار

حافظه آشکار معیوب شده متاثر خواهد شد وقتیکه از کمک حافظه استفاده شود.متناوبا دانستن اینکه شما مشکلات خافظه داشته اید،بدین معنی نیست که شما بصورت خودکار از کمکهای معرفی شده در درمان،استفاده خواهید کرد.برای یک توضیحی از گواهی برای تداخل برای عملکرد اجرائی و اختلالات ادراکی ظاهری خوانئگان به مقاله (Kennedy et al) (در دست بازبینی) مرجوع می شوند.چندین رویکرد تداخلی فراهم است که می تواند در دقت حافظه آشکار در نجات یافتگان از ضربه مغزی کمک کند و به متعافبا بهبود بخشد درست نمائی که کمکهای حافظه استفاده خواهند کرد:

اطلاعات تحصیلی درباره حافظه ویژه ارباب رجوع و ناتوانائیهای ادراکی او را شخصی سازی کنید.گواه اندکی موجود است که خود آگاهی بهتر می شود وقتیکه برای فردی اطلاعات تحصیلی عمومی ارایه می شود.افرادی با ضربه مغزی نیز دارند که شخصی سازی شوند،اطلاعات ویژه ای در باره توانائیها و ناتوانائی ها یشان،پس آنها مجبور نیستند که بیابند که چه استفاه کنند و چه استفاده نکنند.شامل این می شود که ارباب رجوع مقاصد حافظه و انتخاب کمکهای حافظه را تعیین کند. لطفا مقاله (Gluecauf (1994) ,Webb ) را برای یک مقصد بالای درگیری و یک مقصد پائین درگیری ببینید.آنهائی که خیلی درگیر می باشند بهتر است که مقاصدشان را دو ماه بعد از اتمام درمان تعیین کنند. در مقایسه با آنهائی که کمتر درگیر می باشند.

فرصتهائی برای بررسی شخصی ایجاد نمائید. صرفنظر از ضربه مغزی یا ضربه جلوی مغزی بزگسالان خیلی دقیق می باشند در پیش بینی حافظه اشان وقتیکه پیش بینی ها اندکی به تعویق افتد (Kennedy & Yorkston, 2004)..

وقتی پیش بینی ها فورا بعد یا هنگام تحقیقات انجام شود (در حدود 30 ثانیه)،پیشبینی هایمان به سختی دارای شانس می باشد.متخصصین بالینی می توانند یک فرصتی درست کنند برای بازبینی شخصی دقیق بوسیله ایجاد یک تاخیر بین ، برای مثال، بررسی یک فهرست بقالی و پرسیدن از ارباب رجوع برای پیش بینی نمودن اینکه آنها چه تعدادی از اقلام را بیاد خواهند آورد.اگر آنها پیش بینی کنند که تعداد خیلی اندکی را بیاد خواهند آورد،انها می توانند راهنمائی شوند بوسیله درمانگرهای بالینی که از کمک حافظه استفاده کنند.بدینگونه پیوند بین بازبینی شخصی و کنترل نمودن خود روشن می شود.بعلاوه بوسیله نشان دادن به ارباب رجوع که چقدر دقیق آنها می توانند باشند وقتیکه پیش بینی های تاخیری ایجاد می کنند در مقایسه با پیش بینیهای فوری،ما به ارباب رجوع بازخورد مثبت و مستقیم می دهیم که آنها در قضاوت نمودن فراگیریشان می توانند خوب باشند.مقاله (Dunlosky, Hertzog, Kennedy & Thiede (2005)) را برای توضیحی از یک روش بازبینی شخصی برای یادگیری موثر در سرتاسر جمعیت بزرگسالان، ببینید.

ادغام رویکردهای ادراکی ظاهری، با افراد در حال آموزش تا از کمک های حافظه استفاده کنند. پیوند بین بازبینی شخصی (برای مثال پیش بینی ها) و تصمیمات رویکردانه را روشن سازید.تغییردادن توالیهای دستوری به نیازهای افراد به بالا بردن باورها درباره حافظه کمک خواهد نمود و حافظه را بهبود خواهد بخشید.یک مثالی از چنین توالی در پی آمده است: مواد را بطور سطحی مورد توجه قرار دهید،پیش بینی های حافظه را انجام دهید و یک برنامه مطالعاتی ایجاد کنید، برنامه مطالعاتی را اجرا کنید،از خودتان یک امتحان بگیرید،نتایج را با پیش بینی ها مقایسه کنید، پیش بینی ها و برنامه را بروز کنید.مقاله (Kennedy, Carney, & Peters (2003)) را برای مثالی از مزایای حافظه برای بزرگسالان با ضربه مغزی بینید وقتی که رویکردهای مطالعاتی به پیش بینی های شخصی دقیق پیوند خورده اند.

تمرین پخش شده در سطح بالای دقت را فراهم کنید. تمرین نمودن با حمایت های رویکردی در یک توالی از مراحل برای اشخاصی با حافظه مختل بحرانی می باشد.ساختن در زمانهای استراحت بین جلسات تمرین(بگوئیم که تمرینهای پخش شده) درست نمائی را افزایش می دهد که شخص رویکرد حافظه ای را استفاده خواهد نمود یا اطلاعات را به یاد می آورد.شل دادن درست استفاده نمودن از حمایتها از میان اشارات یا نشانه ها سطح بالائی از دقت را ارضاع می کند.محو کردن اشارات هنگامیکه دقت را نگه می داریم در یک شیوه ای نمایش داده می شود که بازیابی فضائی می خوانند.مقاله (Sohlberg, Ehlhardt, & Kennedy (2005)) را برای توضیح در مورد شیوه های دستوری که در فراگیری بدون خطا و بازیابی فضائی ساخته می شوند.

آنچنانکه با دیگر اختلالات ارتباطی ادراکی ،روشهای درمانی شخصی سازی شده برای موفقیت ارباب رجوع بحرانی می باشند.بطور فعال شرکت نمودن ارباب رجوع ضربه مغزی شده امان درتصمیم گیریهای رویکرد درمانی برای آنها ابزار بزرگ ادراکی را فراهم خواهد نمود تا با موقعیتهائی برخورد کنند که در آینده روبرو خواهند شد وقتیکه آسیب شناس گفتاری (SLP) در محل نیست که ارباب رجوع را یاری رساند.

 

Fatigue and neurological conditions...
ما را در سایت Fatigue and neurological conditions دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tbi-mhsoha بازدید : 131 تاريخ : چهارشنبه 15 اسفند 1397 ساعت: 20:58